و منم مثل شكست خورده ها برگشتم به خدمتم ولي ديگه يه جور احساس تنفر نسبت به حامد داشتم فقط بخودم گفتم : حميد حامد نميتونه به تو فخر بفروشه چون اگر حامد ميخواد مامانتو يكبار بكنه تو مامانشو سه دفعه كردي و بعد از اينكار همه چيو باش تموم ميكنم و مجبور شدم اينجوري خودمو آروم كنم.
Someone on YouTube called it "Sean Connery in a bottle": it was both funny and kinda true! Grey Vetiver smells very fresh and casual, and it's one of my favourites in the genre.
ديگه حرفت چيه؟بيژن بلندشد ومادرش راكه ساكت شده بود گرفت وخم كرد وبعد محكم با دستش روي كونش زد وگفت:مگه كيرنميخواي وبازهم بادستش روي كونش زد.
خنك تره و يكم ميوه اي تره.
و همونروز عصرمن و شهلاخانوم در حضور خود حامد تو خونه خودشون براي مدت 5 روزي كه اونجا بوديم با هم صيغه كرديم و يه جورايي از خجالتم كم شد اما هيچ كار زننده اي انجام ندادم و منتظر بودم هر جور كه خود حامد ميخواد تصميم بگيره و مقرر شد من و شهلاخانوم كه حالا ديگه زنم بود از فرداي اونروزظهر بريم آپارتمان و تا قبل از شب به خونه برگرديم.
من يه ذره دير اونجا رسيدم.